اگر مایلید با صرف چند دقیقه زمان از عبارت مبهم « دعوی کیفری » سر در بیاورید؛ و یا به دنبال پاسخ برای « دعوی کیفری چیست ؟» هستید؛ این مقاله برای شما تهیه شدهاست.
در این مقاله به صورت متمرکز به دعوی کیفری خواهیم پرداخت و در رابطه با مراحل پیگیری قانونی ایندست پروندهها به زبان ساده و بهصورت خلاصه توضیح خواهیم داد.
دعوی کیفری
پروندههای کیفری در دو دسته جرایم کیفری خصوصی و جرایم کیفری عمومی طبقهبندی میشود:
دعوی کیفری عمومی
این نوع جرایم نظم جامعه را برهم میزند. افکار و احساسات افراد جامعه را به طور عمومی درگیر مینماید. این گونه جرمها توسط دادستان و یا نماینده او بررسی میشود. برای بررسی جرایم کیفری عمومی، نیازی به شاکی خصوصی نیست.
مثال های از این پروندههای کیفری عمومی: اسید پاشی ، زنا ، قتل و…
دعوی کیفری خصوصی
در این دسته از پرونده های کیفری فردی شاکی خصوصی بوده و از متهم شکایت نموده است. چنانچه در این پروندهها، وکیل پایه یک کیفری در تهران بتواند رضایت شاکی خصوصی را جلب نماید ؛ پرونده مختومه میگردد.
چنانچه مایلید جزئیات بیشتری از دعاوی کیفری بدانید ؛ میتوانید مقاله ما با نام دعاوی کیفری و مراحل آن را مطالعه بفرمایید.
مسیر پیگیری قضایی در پروندههای کیفری
دعوی کیفری با توجه به پیچیدگیهایی که در خود دارد؛ به تبع آن دقت بسیاری نیز در بررسی و پیگیری قانونی خواهد داشت.به همین جهت پیگیری دعوی کیفری در مراحل مختلفی صورت میگیرد؛ که در ادامه به ذکر این مراحل پرداختهایم.
اولین مرحله؛ بررسی در دادسرا
بر اساس قانون به منظور اینکه به یک جرم رسیدگی شود ابتدا باید شاکی خصوصی شکایت خود را در دادسرا ثبت کند. پس از این مرحله دادسرا بازپرسی را انتخاب می کند، که مسئول تحقیقات مقدماتی هستند. این بازپرس ها بر حسب جرمی که اتفاق افتاده به موضوع رسیدگی می کنند و مشخص می کنند که می توان این پرونده را به دادگاه ارجاع داد یا خیر. اگر نظر بازپرس بر این باشد که شخص مجرم است پرونده را به دادگاه کیفری منتقل می کنند.
دومین مرحله؛ بررسی در دادگاه کیفری
قاضی بر اساس مجرم شناخته شدن متهم و سند هایی که در پرونده موجود است و با تعیین وقت به پرونده رسیدگی کرده و پس از تطبیق دادن اطلاعاتی که از دادسرا به دست آمده و قوانین کیفری شروع به صدور رأی می کند.
سومین مرحله؛ بررسی در دادگاه تجدیدنظر
معمولا رأی های دادگاه های کیفری قابل تجدید نظر در دادگاه تجدیدنظر استان ها هستند. متهم می تواند برای باز بینی پرونده خود از دادگاه تقاضای تجدید نظر کند.که در چنین حالتی باید اسناد و دلایل خود را به دادگاه ارجاع دهد.
مرحله چهارم؛ بررسی در دیوان عالی کشور
با توجه به قوانین کیفری در بعضی از دعوی که مجازات آن ها مانند: اعدام، حبس ابد، قصاص، قطع عضو باشد؛ در خواست رسیدگی مجدد به این پرونده ها در دیوان عالی کشور صورت می گیرد. بنابراین شخصی که رأی تجدیدنظر دادگاه بر علیه او آمده باید درخواست فرجام خواهی خود را به دیوان عالی کشور تقدیم کند. سپس بر اساس مقررات و قوانین به آن نظارت و رسیدگی شود. تامشخص گردد رأی صادر شده مطابق موازین شرعی بوده است یا خیر.
پس از اینکه حکم قاضی یا قضات در مورد دعوی کیفری، به صورت قطعی صادر گردید؛ این احکام بایست توسط مراجع قانونی اجرا گردد.در ادامه بیشتر راجع به اجرای احکام دعوی کیفری صحبت خواهیم نمود.اما پیش از آن به یک سوء برداشت رایج خواهیم پرداخت؛ شاید تصور کنید پس از صدور رأی کار وکیل کیفری به پایان خواهد رسید. اما دقت داشته باشید که وکیل کیفری مجرم در این مرحله نیز نقش بسیار مهمی دارد. در این مرحله وکیل کیفری میتواند ناظر بر اجرای حکم بوده و اجازه ندهد مجازاتی بیش از آنچه تعیین شده است بر موکل وی اعمال گردد.حتی در صورت لزوم برای موکل تخفیف و عفو در مجازات بگیرد.
برای اطلاع بیشتر از وظایف و خدماتی که وکیل کیفری ارائه میدهد ؛ میتوانید مقاله ما با عنوان « وکیل تضمینی کیفری تهران » تهران را مطالعه نمایید.
مرحله نهایی؛ اجرای احکام کیفری
بعد از قطعیت در رأی صادر شده، پرونده برای اجرای حکم، به دادسرای مربوطه ارسال می شود. در اجرای احکام کیفری بر اساس رأی و مجازاتی که قاضی پرونده برای مجرم در نظر گرفته است به مرحله اجرا می رسد.
تقاضا های کیفری پس از صدور رأی: این موارد بعد از صادر شدن رأی دعوی هایی در دادگستری شکل می گیرند. اصل دعوای اعاده زمانی مطرح می شوند که رأی قطعی اعلام شده باشد و بر اساس مقررات و اصول قانون باشد. در مورد تخفیف مجازات و یا تبدیل کردن آن ها به یکدیگر، ابزار هایی هستند که قانون در اختیار ما می گذارد برای مثال ابزاری مانندآزادی مشروط.
دلیل سختگیری در رابطه با دعوی کیفری
دعوی کیفری ارتباط مستقیمی با وضع عمومی جامعه دارد. با اهمیت دادن به این دعوی ، تلاش میگردد نظم و امنیت عمومی جامعه حفظ می شود. اساس اعمال مجازات در دعوی کیفری نیز آزار رساندن به مجرم نیست بلکه جام زهری است که جامعه مینوشد. تا بتواند از تمامیت و امنیت خود صیانت نماید. در مجازات مجرم هیچ سود و لذتی برای کسی نیست؛ که اگر غیر از این باشد از عدالت به دور خواهد بود. انسان متمدن در طول زمان به تجربه دریافته است که اگر به طور صحیح به این دعوی رسیدگی نشود؛ متهمین و مجرمین برای انجام مجدد جرم تشویق خواهند شد.حتی از آن مهلکتر احساس ترس و عدم امنیت در افراد جامعه است که میتواند هستههای اصلی جامعه را نشانه بگیرد.
محاطبان عزیز از اینکه تا انتهای این مقاله با ما همراهی نمودید ؛ سپاسگزاریم.نظرات و سوالات خود را در قسمت کامنتها با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه