3.9
(16)
طرفین دعاوی کیفری در اصل باید در دادگاه حضور داشته باشند و دفاعیات خود را به کمک وکیل خود را ارائه کنند، در برخی موارد، شخص معترض به دلایلی قادر به حضور در دادگاه یا ارسال لایحه نیست. در این موارد، دادگاه باید موضوع را بررسی کرده و حکم غیابی را صادر کند. قانونگذار برای حفظ حقوق افرادی که در فرآیند دادرسی حضور نداشته‌اند، امکان اعتراض و واخواهی از دادنامه کیفری از حکم غیابی را در مهلت قانونی مقرر، فراهم کرده است.
فرآیند واخواهی، دارای مراحل قانونی خاص و مشخصی است که با سایر روش‌های اعتراض در دادگاه فرآیند واخواهی، دارای مراحل قانونی خاص و مشخصی است که با سایر روش‌های اعتراض در دادگاه متفاوت است. در صورتی که نیاز به داشتن اطلاعاتی از واخواهی از دادنامه کیفری دارید. در این مقاله با ما همراه باشید.

تعریف لغوی و حقوقی واخواهی از دادنامه کیفری

واخواهی از دادنامه کیفری

دادنامه به معنای رأی کتبی قاضی نسبت به پرونده حقوقی یا کیفری است که روند رسیدگی به آن تمام شده است. پس از بررسی‌های لازم در مورد پرونده، قاضی رأی خود را اعلام می‌کند و سپس دادنامه را صادر می‌کند. در این دادنامه، تصمیم قضایی، احکام و توصیه‌های قاضی در مورد پرونده مشخص می‌شود.

بنابراین، اگر محکوم علیه در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و لایحه هم ارسال نکرده باشد، در صورتی که مهلت ۲۰ روزی که برای واخواهی از دادنامه کیفری تعیین شده است، اعتراض کند، می‌تواند از حق خود استفاده کند. البته لازم به ذکر است که این امکان فقط برای مواردی اعمال می‌شود که محکوم به جرائمی غیر از جرائم حدی شده باشد.

معنی لغوی واخواهی چیست؟

واخواهی از نظر لغوی به معنای اعتراض است و در اصطلاح حقوقی به اعتراض نسبت به شکایتی گفته می‌شود که محکوم علیه آن غائب باشد، یعنی شخصی به صورت غیرحضوری در دادگاه محکوم شده است. سپس محکوم علیه می‌تواند در دادگاهی که حکم را صادر کرده است، اعتراض خود را مطرح کند. اما این مفهوم فقط به احکام غیابی اعمال می‌شود و برای احکام حضوری بی‌معنا است.

حکم غیابی، یک حکم است که بدون حضور طرف معترض در دادگاه صادر می‌شود. در صورتی که شخص معترض به حکم غیابی صادر شده است، می‌تواند با تنظیم و ارائه یک دادخواست اعتراض به این حکم را داشته باشد. این دادخواست در دادگاه صادر کننده رای بررسی می‌شود.

توضیح واخواهی با یک مثال

فرض کنید شخصی به اتهام سرقت در دادگاه محاکمه می‌شود. این شخص در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نبوده و لایحه دفاعیه نیز ارسال نکرده است. دادگاه پس از رسیدگی، حکم غیابی صادر می‌کند که بر اساس آن، متهم به حبس دو سال محکوم می‌شود.

این شخص می‌تواند ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی، دادخواست واخواهی از دادنامه کیفری را به دادگاه صادرکننده حکم تسلیم کند. در صورتی که دادگاه دادخواست واخواهی را قبول کند، رسیدگی به پرونده از ابتدا آغاز می‌شود و متهم می‌تواند در دادگاه حضور داشته باشد و از حقوق خود دفاع کند.

مطالعه کنید درباره‌  مراحل پرونده وکیل قتل در تهران: وظایف و خدمات حقوقی (عمد و غیر عمد در تهران)

ایا واخواهی از دادنامه کیفری همان درخواست تجدید نظر است؟

واخواهی از دادنامه کیفری

قانون آیین دادرسی کیفری، به محکوم علیه در امور کیفری دو حق اعتراض به آراء صادره از دادگاه‌های بدوی و تجدید نظر می‌دهد. این دو حق، به ترتیب واخواهی و تجدید نظر نامیده می‌شوند.

واخواهی

واخواهی از دادنامه کیفری، اعتراض محکوم علیه به حکم غیابی دادگاه بدوی است. حکم غیابی، حکمی است که در غیاب محکوم علیه صادر شده باشد. محکوم علیه می‌تواند در صورتی که در هیچ یک از جلسات دادگاه بدوی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه نیز ارسال نکرده باشد، ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی، دادخواست واخواهی به دادگاه بدوی تسلیم کند.

تجدید نظر

تجدید نظر، اعتراض محکوم علیه به حکم قطعی دادگاه بدوی است. حکم قطعی، حکمی است که دیگر قابل اعتراض نیست. محکوم علیه می‌تواند در صورتی که نسبت به حکم قطعی دادگاه بدوی اعتراض داشته باشد، ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم، دادخواست تجدید نظر به دادگاه تجدید نظر استان تسلیم کند.

دلایل واخواهی

محکوم علیه می‌تواند به هر دلیلی که منجر به غیبت او در دادگاه بدوی شده است، نسبت به حکم غیابی اعتراض کند. برخی از دلایل رایج واخواهی از دادنامه کیفری عبارتند از:

  • بیماری
  • سفر
  • عدم اطلاع از تشکیل دادگاه
  • عدم امکان حضور در دادگاه به دلیل شرایط خاص

دلایل تجدید نظر

محکوم علیه می‌تواند به هر دلیلی که منجر به صدور حکم قطعی علیه او شده است، نسبت به آن اعتراض کند. برخی از دلایل رایج تجدید نظر عبارتند از:

  • عدم رعایت تشریفات دادرسی
  • اشتباه در استنباط قانون
  • عدم توجه به دلایل و مدارک

آثار واخواهی

در صورتی که دادگاه  واخواهی از دادنامه کیفری را قبول کند، رسیدگی به پرونده از ابتدا آغاز می‌شود و محکوم علیه می‌تواند در دادگاه حضور داشته باشد و از حقوق خود دفاع کند.

آثار تجدید نظر

در صورتی که دادگاه تجدید نظر دادخواست تجدید نظر را قبول کند، حکم قطعی دادگاه بدوی نقض می‌شود و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی ارجاع می‌شود.

شرایط تجدید نظر

برای تجدید نظر، محکوم علیه باید شرایط زیر را داشته باشد:

  • حکم قطعی دادگاه بدوی علیه او صادر شده باشد.
  • نسبت به حکم قطعی اعتراض داشته باشد.
  • دادخواست تجدید نظر را ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم، به دادگاه تجدید نظر استان تسلیم کند.

تفاوت واخواهی و تجدید نظر

مهم‌ترین تفاوت واخواهی از دادنامه کیفری و تجدید نظر در این است که واخواهی نسبت به حکم غیابی دادگاه بدوی صورت می‌گیرد، در حالی که تجدید نظر نسبت به حکم قطعی دادگاه بدوی صورت می‌گیرد.

تفاوت دیگر این دو حق، در مهلت اعتراض است. مهلت واخواهی ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی است، در حالی که مهلت تجدید نظر ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم قطعی است.

ماده 406 قانون آیین دادرسی کیفری

واخواهی از دادنامه کیفری

 در تمام جرائم، به استثنای جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند، در صورتی که متهم یا وکیل کیفری او در هیچ یک از جلسات دادگاه یا دادسرا حاضر نشده باشند و همچنین لایحه دفاعیه را نیز ارسال نکنند، دادگاه پس از بررسی موضوع، رای یا حکمی را به صورت غیابی صادر می‌کند. در این صورت، اگر رای دادگاه بر مبنای محکومیت متهم باشد، می‌توان از تاریخ ابلاغ واقعی رای، ظرف مدت بیست روز در همان دادگاه، واخواهی کرد. برای اشخاص مقیم خارج از کشور، مدت واخواهی دو ماه است. در تبصره 2 ماده 406 قانون آیین دادرسی کیفری آمده است که اگر در مهلت بیست روزه واخواهی انجام نشود، پس از انقضای مهلت‌های واخواهی و تجدید نظر، رای یا حکم به اجرا گذاشته می‌شود.

روند دادگاه در واخواهی از دادنامه کیفری

در جرایم قابل گذشت، آغاز جریان رسیدگی قضایی به پرونده کیفری منوط به شکایت شاکی است. اگر شاکی شکایت خود را پس از صدور حکم غیابی، به دادگاه ارائه دهد، دادگاه رسیدگی به واخواهی را به تعویق می‌اندازد تا شکایت شاکی رسیدگی شود. اگر شاکی از شکایت خود صرف‌نظر کند، دادگاه رسیدگی به واخواهی از دادنامه کیفری را ادامه می‌دهد.

مطالعه کنید درباره‌  دادگاه کیفری| بررسی روند شکایت کیفری

مهلت واخواهی از رأی غیابی در قانون آیین دادرسی کیفری، بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی یا قانونی رأی است. اگر رأی غیابی به محکوم علیه ابلاغ واقعی نشده باشد، محکوم علیه می‌تواند ظرف بیست روز از تاریخ اطلاع از رأی، واخواهی کند. در این صورت، اجرای رأی متوقف می‌شود.

دادخواست واخواهی باید به دادگاه صادرکننده رأی غیابی تقدیم شود. دادگاه رسیدگی به واخواهی از دادنامه کیفری را بدون تشکیل جلسه و بر اساس اعتراض واخواه به عمل می‌آورد. اگر دادگاه اعتراض واخواه را وارد تشخیص دهد، رأی غیابی را نقض می‌کند و پرونده را جهت رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی ارسال می‌کند. اگر دادگاه اعتراض واخواه را وارد تشخیص ندهد، قرار رد واخواهی صادر می‌کند. این قرار ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است.

در واخواهی از رأی غیابی، محکوم علیه می‌تواند علاوه بر اعتراض به ماهیت رأی، نسبت به نحوه رسیدگی نیز اعتراض کند. برای مثال، می‌تواند ادعا کند که دادگاه در رسیدگی به پرونده او، مقررات قانونی را رعایت نکرده است.

ایا امکان واخواهی از رای سرقت حدی وجود دارد؟

در جرایم مربوط به حقوق الله یا حدود الهی، امکان صدور حکم غیابی وجود ندارد. بنابراین، در این جرایم، متهم حق واخواهی از دادنامه کیفری از حکم غیابی را ندارد. زیرا در این جرایم، حق دفاع متهم به عنوان یک اصل مهم حقوقی، به حاشیه رانده می‌شود.

در جرایم مربوط به حقوق الله، حق متهم برای دفاع از خود محدودتر از جرایم مربوط به حقوق الناس است. زیرا در این جرایم، جنبه کیفری جرم کمتر از جنبه غیرکیفری آن است. برای مثال، در جرم زنا، جنبه غیرکیفری جرم، یعنی حفظ عفت عمومی، بیشتر از جنبه کیفری آن، یعنی مجازات مرتکب، اهمیت دارد.

در جرایم مربوط به حقوق الناس، حق متهم برای دفاع از خود کاملتر است. زیرا در این جرایم، جنبه کیفری جرم بیشتر از جنبه غیرکیفری آن است. برای مثال، در جرم سرقت، جنبه کیفری جرم، یعنی جبران خسارت شاکی، بیشتر از جنبه غیرکیفری آن، یعنی حفظ اموال دیگران، اهمیت دارد.

به همین دلیل، قانونگذار در جرایم مربوط به حقوق الله، حق واخواهی از دادنامه کیفری را برای متهم سلب کرده است. تا از این طریق، جنبه غیرکیفری جرم را حفظ کند.

دلایل رد واخواهی

واخواهی از دادنامه کیفری

  • خارج از مهلت بودن واخواهی: مهلت واخواهی از رأی غیابی در قانون آیین دادرسی کیفری، بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی یا قانونی رأی است. اگر واخواهی خارج از مهلت قانونی باشد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.
  • عدم احراز غیابی بودن رأی: اگر رأی صادره، حضوری باشد، واخواهی امکان‌پذیر نیست. بنابراین، اگر دادگاه احراز کند که رأی صادره، حضوری است، قرار رد واخواهی صادر می‌کند.
  • عدم ارائه دلایل موجه و مؤثر توسط واخواه: اگر واخواه دلیل موجه و مؤثری برای اعتراض به رأی ارائه ندهد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.
  • فقدان اهلیت واخواهی: اگر واخواه فاقد اهلیت برای واخواهی باشد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.
  • عدم رعایت تشریفات قانونی در تقدیم دادخواست واخواهی: اگر دادخواست واخواهی با رعایت تشریفات قانونی تقدیم نشود، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.
مطالعه کنید درباره‌  وکیل ملکی؛ دعاوی خلع ید

در ادامه، به توضیح هر یک از این دلایل می‌پردازیم:

خارج از مهلت بودن واخواهی

مهلت واخواهی از دادنامه کیفری از رأی غیابی در قانون آیین دادرسی کیفری، بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی یا قانونی رأی است. اگر واخواهی خارج از مهلت قانونی باشد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.

ابلاغ واقعی رأی به معنای ابلاغ آن به شخص واخواه است. ابلاغ قانونی رأی نیز به معنای ابلاغ آن به نشانی مندرج در دادخواست یا لایحه دفاعیه واخواه است. اگر واخواه در مهلت قانونی، رأی غیابی را دریافت نکرده باشد، می‌تواند ظرف بیست روز از تاریخ اطلاع از رأی، واخواهی کند. در این صورت، اجرای رأی متوقف می‌شود.

عدم احراز غیابی بودن رأی

اگر رأی صادره، حضوری باشد، واخواهی امکان‌پذیر نیست. بنابراین، اگر دادگاه احراز کند که رأی صادره، حضوری است، قرار رد واخواهی از دادنامه کیفری صادر می‌کند.

رأی حضوری به رأیی گفته می‌شود که در جلسه دادگاه با حضور واخواه یا وکیل کیفری او صادر شده باشد. اگر واخواه در جلسه دادگاه حاضر بوده باشد یا وکیل او در جلسه دادگاه حاضر بوده و لایحه دفاعیه‌ای ارائه داده باشد، رأی صادره، حضوری محسوب می‌شود.

عدم ارائه دلایل موجه و مؤثر توسط واخواه

اگر واخواه دلیل موجه و مؤثری برای اعتراض به رأی ارائه ندهد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.

دلیل موجه و مؤثر، دلیلی است که سبب شود دادگاه در رأی خود تجدیدنظر کند. برای مثال، اگر واخواه ادعا کند که در جریان رسیدگی به پرونده، حق دفاع او نقض شده است، این ادعا می‌تواند دلیل موجه و مؤثری برای واخواهی باشد.

فقدان اهلیت واخواهی

اگر واخواه فاقد اهلیت برای واخواهی باشد، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.

اهلیت واخواهی از دادنامه کیفری، به معنای توانایی واخواه برای طرح دعوی است. برای مثال، اگر واخواه، محجور باشد، اهلیت واخواهی ندارد.

عدم رعایت تشریفات قانونی در تقدیم دادخواست واخواهی

اگر دادخواست واخواهی با رعایت تشریفات قانونی تقدیم نشود، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.

تشريفات قانونی در تقدیم دادخواست واخواهی، به شرح زیر است:

  • دادخواست واخواهی باید در دو نسخه تهیه شود.
  • دادخواست واخواهی باید به دادگاه صادرکننده رأی غیابی تقدیم شود.
  • دادخواست واخواهی باید توسط واخواه یا وکیل کیفری او امضاء شود.
  • دادخواست واخواهی باید حاوی موارد زیر باشد:
    • نام و نام خانوادگی، نام پدر، نام خانوادگی پدر، شماره ملی، شغل، محل اقامت و نشانی دقیق واخواه
    • نام و نام خانوادگی، نام پدر، نام خانوادگی پدر، شماره ملی، شغل، محل اقامت و نشانی دقیق محکوم علیه
    • شماره دادنامه غیابی
    • دلایل و مستندات واخواهی

اگر دادخواست واخواهی از دادنامه کیفری با رعایت این تشریفات قانونی تقدیم نشود، دادگاه قرار رد واخواهی صادر می‌کند.

بهترین وکیل کیفری تهران

واخواهی از دادنامه کیفری

شخص محکوم علیه می‌تواند از خدمات یک وکیل کیفری برای تهیه و تنظیم دادخواست واخواهی از دادنامه کیفری از رای غیابی صادر شده استفاده کند. قانون در این خصوص هیچ ممنوعیتی وضع نکرده است و این درخواست می‌تواند به صورت مستقیم توسط شخص محکوم علیه یا وکیل او در دادگاه بدوی مطرح شود و مورد رسیدگی قرار گیرد.

موسسه حقوقی اقای کوهپایه زاده، یک پیشنهاد مناسب برای افرادی باشد که به دنبال وکیل برای واخواهی از رای غیابی خود هستند. تیم تخصصی ما با داشتن اگاهی و تسلط کامل می‌توانند برای عزیزانی که طرفین دعوی کیفری هستند، خدمات حقوقی ارائه دهند.

چه قدر به این محتوا علاقه داشتید؟

امتیاز خودتان را ثبت کنید

میانگین امتیازدهی: 3.9 / 5. تعداد ثبت امتیاز: 16

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *