وقتی واژه “امنیت” در پناهگاه قانون، بیپناه میماند…
وقتی صدای حقخواهی، در هیاهوی خشونت گم میشود…
وقتی وکیل، مبهوت و بی دفاع، میان سوگ و
سكوت مي ماند…
هر روز، خبری؛
هر روز، خطری؛
هر روز، خنجری در قلب عدالت.
گلولهای، تهدیدی، حملهای…
وکالت، تنها یک شغل نیست؛
سوگندیست برای ایستادن،
در صف نخست حق، در سنگر قانون.
و اکنون این سنگر، در تیررس است.
بايد برخيزيم
تا شاید فردا، فرود نیاید دستی بر شانهی وکیل،
مگر به احترام.
باید برخاست. باید ایستاد. باید دفاع کرد.
نه از موکل،
بلکه اينبار از مقام وکیل.
بدون دیدگاه