مهمترين مشوق و مسبب علاقمندي من به رشته حقوق و ورود به عالم وكالت پدرم بود…
هرچند ٢٣ سال است كه از نعمت لمس وجود نازنينش محرومم، اما در تمام اين ايام با نام و ياد پدر و با انگيزه تحقق اهداف و آرزوهايش، ايمان و قدرت معجزه آسايي در من پديدار شده است؛ رسالت حيات خود را تحقق آرمان و باورهاي پدر ميدانم كه همواره در گوش جانم طنين انداز است…
هر شب بعد از اتمام كار ، گزارش پرونده ها و سير دادگاهها و اوضاع و احوال شخصي و حرفه اي را مو به مو براي پدر بازگو ميكنم… كمك ميخواهم و دست ياري ميطلبم…
با همه خستگيها و مرارتها و مشكلات عرصه وكالت ، نگاه به چشمان نافذ پدر در قاب عكس جلوي ميز كارم، همچنان الهام بخش و مايه اعتماد به نفس و آرامش است…
معجزه ايي به نام پدر…
ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهائیم
آشنایی با غم و شیدائیم
ای طنین نام تو بر گوش من
ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار
ای که هستی مثل ابر نو بهار
در صداقت برتر از آیینه ای
در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و پایدار
می برم نام تو را با افتخار
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار
مهربانی از تو مانده یادگار
ای پدر بوی شقایق می دهی
عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم، گل بهارم، ای پدر
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
روز پدر گرامي و فرخنده باد
بدون دیدگاه